جدول جو
جدول جو

معنی تشدید شدن - جستجوی لغت در جدول جو

تشدید شدن
شدت یافتن، شدت گرفتن، شدید شدن، سخت شدن، وخیم شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ)
تازه شدن. نو گردیدن، در تداول امروز بیشتر درباره شاگردان مدارس گفته شود که در امتحان خرداد در چند درس و یا همه درسها پذیرفته نمی شوند و باید باردیگر در شهریور امتحان دهند. رجوع به تجدیدی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تشدید کردن
تصویر تشدید کردن
سخت کردن، استوار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشدید دادن
تصویر تشدید دادن
تکرار کردن یک حرف مشدد تلفظ کردن حرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشبیه شدن
تصویر تشبیه شدن
همانند شدن بچیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبدیل شدن
تصویر تبدیل شدن
رمشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبعید شدن
تصویر تبعید شدن
نفی بلد گردیدناز شهر و دیار خود رانده شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وادید شدن
تصویر وادید شدن
پدیدار شدن ظاهر گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشکیل شدن
تصویر تشکیل شدن
Consist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تشدید کردن
تصویر تشدید کردن
Aggravate, Escalate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تهدید شده
تصویر تهدید شده
Threatened
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تشدید کردن
تصویر تشدید کردن
agravar, intensificar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تهدید شده
تصویر تهدید شده
受威胁的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تهدید شده
تصویر تهدید شده
ameaçado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تشکیل شدن
تصویر تشکیل شدن
consistir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تشکیل شدن
تصویر تشکیل شدن
consistir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تشکیل شدن
تصویر تشکیل شدن
consistere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تشدید کردن
تصویر تشدید کردن
aggravare, intensificare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تهدید شده
تصویر تهدید شده
minacciato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تهدید شده
تصویر تهدید شده
amenazado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تشکیل شدن
تصویر تشکیل شدن
组成
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تشدید کردن
تصویر تشدید کردن
加剧 , 升级
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تشکیل شدن
تصویر تشکیل شدن
складатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تهدید شده
تصویر تهدید شده
zagrożony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تشدید کردن
تصویر تشدید کردن
pogarszać, eskalować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تشکیل شدن
تصویر تشکیل شدن
składać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تهدید شده
تصویر تهدید شده
під загрозою
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تشدید کردن
تصویر تشدید کردن
загострювати , загострювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تهدید شده
تصویر تهدید شده
bedroht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تشدید کردن
تصویر تشدید کردن
verschärfen, eskalieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تشکیل شدن
تصویر تشکیل شدن
bestehen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تهدید شده
تصویر تهدید شده
угрожаемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تشدید کردن
تصویر تشدید کردن
усугублять , обострять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تشکیل شدن
تصویر تشکیل شدن
состоять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تشدید کردن
تصویر تشدید کردن
agravar, escalar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی